روی کار آمدن رضاخان میرپنج و تأسیس حکومت پهلوی در واقع نابودی دستاوردهای حکومت پارلمانی؛ و سلطه بیش از پیش استعمار انگلیس در ایران بود به طوری که روابط ایران با کشورهای دیگر را تحت تأثیر قرار میداد. در دهه دوم زمامداری رضاخان واقعهای جزئی منجر به قطع روابط فرانسه و آمریکا با ایران شد. در آن زمان این تفکر
از اوایل دهه 40 رژیم پهلوی روحانیون را به عنوان بزرگترین دشمن خود شناخت. لذا از این پس تلاش نمود تا با کنترل فعالیت های این گروه، بقای خود را تضمین کند. برهمین اساس ساواک مسئولیت یافت تا عملکرد روحانیون را تحت نظر بگیرد
رهاورد سفر شاهان قاجاری به فرنگ، ورود برخی مظاهر تمدن غرب به ایران بود. جدا از اینکه آنان برای عیشونوش به مغرب میرفتند، باید بر این نکته توجه نمود که آنان قادر به درک مبانی و بنیانهای تفکر غرب نبودند
شاید علیرضا پهلوی را تنها کسی بتوان شمرد که از بسیاری جهات به پدرش شباهت داشت. هر چند کوتاه زیست ولی هیچگاه لباس نظام را ترک نکرد ــ برخلاف برادرانش ــ و عموماٌ با همین لباس در مجامع مختلف حاضر میشد
خاندان قاجاریه، از خانوادههای بزرگ ایران بودند. ایشان، سالیانی دراز بر ایران حکومت راندند. (1174-1304) و اعضای آن از نوادگان پسری شاهزادگان قاجار بودهاند. دودمان قاجار در تاریخ ایران به بیکفایتی مشهور بوده و در این دوره اقتصاد ایران رو به قهقرا میگذارد.
محمد علی کلی در 25 فوریه 1964 در مسابقه ای که چهارمین اتفاق بزرگ ورزشی در قرن بیستم خوانده شد موفق شد با شکست «سانی لیستون» در 6 راند دوران باشکوه ورزشی خود را آغاز کند
در اواخر دوره قاجاریه، اعتقادات مذهبی، انگیزههای انسانی و عوامل سیاسی و اقتصادی موجب شد مردم منتظر اقدام دولت نمانند و با همیاری و همدردی و دستگیری از فقرا، برای رفع مشکلات اجتماعی جامعه خویش اقدام کرده ، انجمنهای خیریه متعددی ایجاد کنند. عواملی چون افزایش ثروت و درآمد عمومی، کاهش فقر
تبریز، شهر پیشگام در انتشار نخستین نشریه طنز در ایران است. علی قلی میرزا صفراف، مردی که در طنزنگاری، شبنامهنویسی، ژلاتینپراکنی، مشروطهخواهی و حتی ضدیت با مشروطیت در هر دورهای نقشی را بازی میکرده، بانی و موسس نخستین نشریه طنز در ایران و تبریز است
ظل السلطان حاکم اصفهان در عصر ناصرالدین شاه قاجار در تاریخ به دو چیز شناخته میشود؛ ظلم و ستمی که در طول زمامداری 34 ساله خود بر مردم روا داشت و دیگر تخریب گسترده بناها و آثار تاریخی برجسته برجا مانده از دوران صفویه
شعر فارسی از دیرباز با طنز عجین بوده است. از طنزپردازان سرشناسی همچون عبید زاکانی هم که بگذریم، حتی قلههای شعر عاشقانه و عارفانه در آثار خود از طنز بهره جستهاند. نمونه بارز این ادعا حافظ شیرازی است که گاه چنان رندانه طنز را در خدمت مضمون گرفته که جز با نیشخند نمیتوان بیت مورد نظر را خواند و درک کرد